علمای متقدم حدیث را به دو نوع معتبر و غیر معتبر تقسیم کرده¬اند. آنها حدیثی را که قرائن [صدورش را از معصوم] تایید می¬کنند، معت
0
10k
- کتابی که حدیث از آن طریق به دستشان رسیده، از کتبی باشد که متقدمین از گذشتگان [غالباً] آن کتاب را مورد وثوق دانسته، به آن اعتماد کردهاند. خواه مانند «کتاب الصلاة» حریز بنعبدالله سجستانی و کتابهای دو پسر سعید بنحسین اهوازی و علی بنمهزیار، مولفش [شیعهی] امامی باشد و خواه مانند کتاب حفص بنغیاث قاضی و حسین بنعبیدالله اسعدی و «کتاب القبلة» علی بنحسن طاطری، مولفش امامی نباشد.
به همین خاطر میبینیم که علمای متقدم به صحت احادیث بعضی راویان حکم کردهاند، با آنکه آنها از امامیه نبودهاند. راویانی چون علی بنمحمد بنریاح و دیگران؛ چرا که قرائن کافی برای اطمینان به آنها و اعتماد بر احادیثشان وجود داشته است.[1]